صدای زنانه در ادبیات معاصر ایران
Authors
abstract
این مقاله ادبیات را با تمام الزامات ادبی خود بهعنوان، روایتی از زبان در نظر میگیرد و دو نسل از نویسندگان را با توجه به متغیر جنسیت تحلیل میکند. در این مقاله با استفاده از روش تحلیل گفتمان و وارد کردن گویههای ادبیت مکتب فرمالیسم، 2جفت متن ادبی در فاصله40 ساله بررسی شدهاند تا ویژگیهای جنسیتی و ادبیشان استخراج شود. این رساله به این مساله پرداخته که ویژگیهای آثار زنان و مردان در حیطههایی چون میزان حرکت در معیارهای ادبیات متن، خروج از واژگان خارج از زبان معیار مانند بکارگیری واژگان قدیمی، واژگان بومی، آفرینش واژگان جدید و یا نزدیکی به جریانهای مرکزی زبان و فرهنگ مانند استفاده از اصطلاحات و ضرب المثلها در دو نسل از نویسندگان چگونه است. این مطالعه نشان میدهد که در متون مورد بررسی، مردان بیشتر از زنان به جریانهای ادبیسازی متن نزدیک نشدهاند ولی این کار را به شیوه متفاوتی از زنان انجام دادهاند؛ مردان بیشتر از زنان به دشوارنویسی روی آوردهاند، در حالی که متون زنان در عین حفظکردن معیارهای ادبیت، روانتر هستند. این نکته نیز گفتنی است که حرکت دو نسل از نویسندگان در طول زمان در جهت نزدیکی به یکدیگر بوده است. یعنی نویسنده مرد نسبت به نویسنده هم جنس خود در نسل پیشین از قواعد دشوارنویسی فاصله گرفته و نویسنده زن نیز نسبت به نویسنده هم جنس نسل پیش خود از رواننویسی دور شده است. در حیطه واژگانی در دو نسل، زنان بیشتر به واژگان زبان منطقهای و بومی و مردان بیشتر به واژگان زبان معیار وفادار مانده اند. در زمینه خلق واژگان جدید تفاوتی در دو جنس دیده نشد. در زمینه بهکارگیری دشواژهها، نسل دوم، کمتر از نسل پیشین خود از این واژگان استفاده کرده، گرچه موضوعات این دشواژهها با یکدیگر متفاوت است. در مجموع میتوان چنین نتیجه گرفت که نویسندگان زن و مرد درطول زمان از ویژگیهای افراطیتر نسل پیشین خود فاصله گرفته و در جهت مشترکی حرکت میکنند، هرچند که نقطه شروعشان متفاوت است.
similar resources
نشانههای سبک زنانه در ادبیات داستانی معاصر
توجه به تفاوتهای زبانی زنان و مردان، از اواخر دهۀ 60 میلادی، در کشورهای غربی ودر نتیجهْ یافتههای پژوهشگران جامعهشناسی زبان و فعالیتهای آزادیخواهانۀ فمنیست-هاصورت گرفت. بسیاری از پژوهشگران و صاحب نظران، بر این باورند که زنان بهخاطر خلقوخو و روحیات متفاوت، دیدگاههای متفاوتی نسبت به جهان دارند؛ از این رو معتقدند که کاربردهای زبانی و شیوه نویسنگی آنان متفاوت است. در این پژوهش، به روش آما...
full textکاوش اونوماستیک در ادبیات معاصر ایران
اونوماستیک علمی است که بر اساس آن می توان به رابطة بین شیء و نامی که بر آن نهاده شده است یا‘ به دیگر تعبیر ‘ به رابطة میان دال و مدلول پرداخت‘ نامگذاری شخصیت ها و هنچنین پاره ای از مکان های داستان می تواند به موضوع این علم بدل شود. چنین رابطه ای همواره در ادبیات جهانی به عنوان شگردی که نویسنده از طریق آن ناگفته هایی را در مورد شخصیت های داستانش با خواننده در میان می نهاد مطرح بوده است. ادبیات م...
full textاقتباس سینمای ایران از ادبیات داستانی معاصر
این مقاله درباره اقتباس سینمای ایران از ادبیات داستانی معاصر است و سعی دارد تا با نگاهی آماری به مساله آثار سینمایی اقتباس یافته از ادبیات داستانی معاصر ایران، به بررسی رابطه این دو رسانه در چند سال گذشته بپردازد و با تمرکز بر روی آثاری که در طی این چند سال، بازتاب این گونه سینمایی بوده اند، نویسندگان و کارگردانان مؤثر در این روند را معرفی کند. یکی از آثار قابل قبول در این زمینه، فیلم سینمایی «...
full textصدای سیاستگریز زنانه در رمان چراغها را من خاموش میکنم.
این مقاله بر پایه این گمان اولیه شکل گرفته است که عناصر و نشانههایی از گفتوگومندی در رمان «چراغها را من خاموش میکنم» بازتاب یافته است. نویسنده، رمان را در تقابلِ راویِ زنِ داستان با امر سیاسی سامان داده است. ظاهراً راوی داستان، سیاست را با مردانگی یکی میپندارد. کلاریس مادر خانواده و شخصیت اصلی داستان سعی میکند تا محیط معنوی خانواده را از امواج سیاستبازیهای شوهرش دور نگه دارد. او با آن که تح...
full textMy Resources
Save resource for easier access later
Journal title:
زن در توسعه و سیاستPublisher: مرکز مطالعات و تحقیقات زنان دانشگاه تهران
ISSN
volume 4
issue 4 2007
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023